امشب از اون شب هایی که بدجوری دلم می خوا د بنویسم امیدوارم بتونم همه اون حرفهایی که می خوام بزنم
همین چند وقت پیش بود که یهو دلم واسه خودم تنگ شد همون باعث شد که کلی بخودم فکر کنم اگه مطلب های قبلی رو خونده باشین گفته بودم می خوام از خو دم بنویسم تا به خودم برسم می خواستم از خاطراتم با دوست دخترام بنویسم ولی دیدم یه مشکلی داره و اینکه بعضی از کسانی که نباید آدرس وبلاگمو داشته باشن دارن و نمی تونم بنویسم (امیدوارم بفهمین چی می خوام بگم)خلاصه تصمیم گرفتم ننویسم ولی امشب میخوام یه ذره از حال خودم و از فکرهایی که تو سرم هستش براتون بگم
من الان حدود۲۰ـ۲۱ سالم یادمه اولین بار هم که با کسی دوست شدم کلاس سوم راهنمایی بودم)منظورم دختره)البته شاید اونوقت انگیزم خیلی برای دوست شدن با الان فرق می کرد ولی در کل میخوام بگم من تو این چند وقت با خیلیا دوست بودم وحالا که از بالا به همه این روابط نگاه میکنم می بینم چه بهایی رو واسه این ماجراها دادم
من احساس میکنم وقتی با یه دختری دوست میشم روحم رو با اون قسمت میکنم یا به نوعی خودمونی باهاش قاطی میشم ولی وقتی که می خوام از ش جدا شم یه قسمت از روحم رو پلوش جا میزارم و حالا پس از این همه سال حس میکنم قسمت بزرگی از وجودم که در اختیارم باید باشه رو جا گذاشتم پلو اونا
کاش میشد تا حالا با هیچ دختری آشنا نمیشدم( نمی خوام بگم اونا بدن )خلاصه اینم از ماجرای ما حالا نه راه پیش دارم نه راه پس یه روز میگم دیگه باهیچکی نباش مهدی یه روز میگم تو بدون دختر نمی تونی باشی نمی دونم با خودم چیکار کنم با روح تیکه تیکه شده ای که شاید خیلی از جاها کاملشوباید لازم داشته باشم
در دو روز عمر کوته سخت جانی کردم
با همه نامهربانان مهربانی کردم
همدلی هم آشیانی هم زبانی کردم
بد از این بر چرخ بازیگر امیدم نیست نیست
هدیه از ایام جز موی سپیدم نیست نیست
امیدوارم همیشه موفق باشی
حالا تکه های روحت رو چه جوری می خوای جمع کنی
باید به جایی رسید که در دوستی با دختران
در وهلهء اول
شعور
مطرح باشد؛نه...
انوقت میتوانیم دوست باشیم و بهره مند از وجود هم...
آقا ضرر !
جز ضرر هیچی واسه آدم نداره
به نظر من احتمال موفقیتش ۱ به ۵۰۰ هست !!
به نام تک نوازنده گیتار عشق
نفس داران غرورم را شکستند
دل سنگ صبورم را شکستند
به جرم پا به پای عشق رفتن
پرو بال عبورم را شکستند
مرا از خلوتم بیرون کشیدند
سکوت چون بلورم راشکستند
تمنای نگاهم را نخواندند
و میدانم سکوتم را شکستند
سلام.
درد سر.مشکل تو تنها نیست خیلیا همین مشکل رو دارن.ولی باید همه چیز رو فراموش کرد.همش یه بازیه بچه گونست.
موفق باشی و سر بلند و دور از ناراحتی.بازم پیش من بیا.
من فکر می کنم دخترا بیشتر این مشکل رو دارن تا شما پسرا
سلام. خوبی؟ به نظر من به دختر جماعت اهمیت ندی بهتره و واسه خودت باش فردا خانوم راحت میتونه بهت نه بگه
سلام
قبل از هر چیزی از اینکه به شما سر نزدم عذر خواهی می کنم. فرصت کم و برنامه های بسیار باعث می شود تا نتوانم به برخی کارها برسم.
به هر حال خوشحالم که فرصتی دست داد تا به وبلاگ شما بیایم.
در مورد نوشته شما باید بگم که یا به کسی اعتماد نکن یا اگر شخصی را انتخاب کردی از وفاداری او اطمینان حاصل کن.
من لینک شما را در وبلاگ قرار داده ام. خوشحال میشم شما هم لینک بدهید. موفق باشید.
areh yadam miaad
اول ممنون که به من سر زدی!
دوم این که رفیق عزیز، اول جوونی و این همه فرصت! چرا این قدر شاکی هستی؟ و این رو اسماش نذار روح تکهتکه، بگو وجودی که تکه تکه تجربه جمع میکنه.
فقط یه کم بیداری و هشیاری ...
:)
سلام
مرسی از اینکه به وبلاگم سر زدی
وبلاگت رو هم دیدم خیلی خوبه امیدوارم موفق باشی
باشه...برام آفلاین بذار تا برات لینکشو بذارم......
در ضمن ما به یادت هستیم اما شما نیستی....من میام...اما راستش کامنت نمیذارم....چشم ایندفعه حتما کامنت میذارم..
فعلا
سلام
به دنبـالِ کدامین قـصه و افسانـه مـی گردی ؟
در این بیغوله ردپایی از یاران نمی یابی ...
اما باید این قطعه رو با خودت زمزمه کنی :
میروم دلمرده گی ها را ز سر بیرون کنم
گـر فلک بـا من نسـازد چرخ را وارون کنم
بـر کـلام نـاهماهنـگِ جدایــی خط کشم
در سـرود آفـرینش نـغـمه ای موزون کنم
میلت رو چک کن لطفاّ .
شاد و پیروز باشی .
ببینم از روحت هنوز چیزی مونده؟
سلام ::::::::خیلی ممنون که بهم سر زدی؛ضمناّ بهت لینک دادم
...
مطمئنی....؟خوب نیست.
سلام مهدی جان
اول که جون من یاهو رو دیس کانکت کن وقتی میری
بعدم که این نظر منه در مورد رابطه ی دختر ها و پسر های ایرانی خود کرده را تدبیر نیست یا از ماست که بر ماست
گرچه یه جورایی میشه گفت از فرهنگ غلت است که بر ماست یا فرهنگ غلت کرده را تدبیر نیست
وقتی دل ادم میگیره یا دلش واسه خودش تنگ میشه یا تمام با هم بودن ها چه با فرجام و سود چه بی فرجام می افته
تو و من و دیگران روحمون رو جایی جا نذاشتیم فقط ترجیح دادیم پیش دیگران بمونه تا روزی که اونی که باید بیاد بعد همش رو یه جا به اون بدیم و همه ی دل گرفتگیمون از نبودن اون رهرو همیشه همراه ......................یا حق
سلام دوست عزیز
چی بگم!!!
در دو روز عمر کوته سخت جانی کردم
با همه نامهربانان مهربانی کردم
همدلی هم آشیانی هم زبانی کردم
بد از این بر چرخ بازیگر امیدم نیست نیست
هدیه از ایام جز موی سپیدم نیست نیست
واقعا زیبا بود .................
هم متنت رو کامل خوندم هم نظرات رو اما از بین همه من با نظر شین بیشتر موافقم شما تازه اول دوران جونی هستید چرا این حرفا رو میزنید؟
منظورت از تکه های جا مونده روحت چیه؟؟؟تو اگه احساس داشتی با احساسات اون دخترای بیچاره بازی نمی کردی..
لوگوی خوشگلی داری :)
{سلام مهدی جان اومیدوارم که موفق باشی عزیزم .} {من نظرات خوندم} بعضیهاشون مثل .... لطفا موعدبانه نظر بدن وگر نه .... ممنون از دوستم (مهدی) جون با لوگوی خوشگلش
ما رو شرمنده محبت و مرامت کردی داداش عزیزم...
salam dooste aziz va mamnoon ke be webam sar zadid..........kheili ghashang va ba mani minevisid ......omidvaram ke movafagh bashid......bazam be man sar bezanid....felan khodahafez
وبلاگت خیلی هم قشنگه!
لینک رودلاگ رو در اینجا بذار من هم لینکت رو اضافه کردم.
دوست خوب من مهدی
سلام. خوبی؟ آخی دلت چرا گرفته ؟ غمت نبینم اینشالله زودتر از این حالت در میای.
مهدی عزیز
تو تنهایی دنیایت را با دیگران قسمت میکنی
و با هجرت هر مسافری از دنیای تو ؛تکه ی تنهایی ات پررنگ تر بر سر جای قبلی می نشیند
سلام...
راست می گیا...
:)
به به زیبا بود.................. خالی نبستم.
خداییش که منو بیچاره کردی...برو اینو دانلودش کن..ولی این برنامه به درد وبلاگ نمی خوره...
http://learning.shahkelid.com/download2/anim.zip
البته شوخی کردما...کارم داشتی بگو...آفلاینت رو هم خوندم....
شادباشی...
هر کسی ارزش نداره. مرد باش، مثل همیشه
پسر خوب چه قدر زود بهت بر میخوره...من که گفتم شوخی کردم...بدشم سوالاتت رو بگو...تا اونجایی که سوادم برسه دریغ نمی کنم...
برای بزرگ شدن باید بزرگ ترین چیزها رو از دست داد .
...
به هر حال حرفیه
موفق باشی
من فکر میکنم اینی که میگی به هدف از دوست شدنم ربط داشته باشه!!
اگه دختر یا پسر بودنشون برات فرق نمیکرد و مهم برات نفس دوستی بود خیلی بهتر از اینا میشد!!
سلام رفیق...یعنی هروقت یه دوست پیدا میکنی وقت جدایی اینجوری میشه...میدونی چرا چون به خود گفتی که باید بین دوست دختر و دوست پسرت فرق بزاری با هر کدوم یه جور باشی ولی سعی کن همیشه و همه جا خودت باشی بالاخره اون دخترم یه ادمه که میتونه برات یه دوست عادی باشه مثل بقیهء دوستات ..ولی خودت جداش کردی...چرا؟/..به نظرت فرقی میکنه؟...شاد باشی.